محمد امینمحمد امین، تا این لحظه: 12 سال و 28 روز سن داره

محمد امین

گروه قلم مو

سلام به دوستای گلم..... از وبلاگ گروه هنریمون دیدن کنید لطفا..... وبلاگ متفاوت گروه قلم مو..... پر از موضوعات هنری و زیبا..... نقاشی روی پارچه ..... کوسن های زیبا در طرحهای متفاوت .... سفارش و فروش...... حتما دیدن کنید ، پشیمون نمیشید... در صورت امکان لینک هم بکنید.... من و دوستامو همراهی کنید لطفا......   www.ghalammo.blogfa.com   ...
27 دی 1393

وبلاگ نی نی جدیدمون.....

خاله ...اینم آدرس ویلاگ حورا جونم.... آدرس وبلاگ دختر خاله شما :   http://www.nini-hora.niniweblog.com     سر بزنیاااااا  شیطون.... البته هنوز پستی نذاشتم فقط ی قالب گذاشتم .....  ...
9 مهر 1393

خاله دوباره....

سلام !!!!!!!!! دیشب  نی نی خاله دنیا اومد..... مامانی ساعت 11 شب زنگ زده بود ب گوشیم  . منم طبق معمول همیشه گوشیم تو اتاق و خودم بیرون اتاق..... ساعت 12 شب ک رفتم تو اتاقم دیدم مامانی زنگ زده اول نگران شدم... بعد گفتم بزار زنگ بزنم فوقش از خواب بیدار میشه دیگه عوضش من از نگرانی در میام.... زنگ زدم ،مامانی گفت نی نی خاله به دنیا اومده الانم داره شیر میخوره فداش بشم...... همون موقع هم عمو مصطفی عکس نی نی شونو برام فرستاد..... خیلی ناز بود عشق دوم خاله  (حورا خانوووم ....) قربون جفتتون برم من.... امروزم صبح شما با مامانت اومدید خونه ما و بعد از ظهر با هم رفتیم ملاقات ... نی نی مونو دیدیم... ...
8 مهر 1393

پسر آقا......

سلام به روی ماهت خاله! بابت تاخیرم معذرت سرم خیلی شلوغه خاله این مدت همش درگیرر کارای نمایشگاه بودم.... اخه قراره دوباره نمایشگاه بزارم ..... سری پیشو یادته؟؟؟؟ اومدی  برام چی گرفته بودی ؟؟؟؟؟ چون نزدیک عید بود ب جز گل برام ی تخم مرغ حاجی فیروز گرفتی و خودت بهم دادی؟؟؟؟؟   قربونت برم من... این سریم باید بیایاااااااااا .   میدونم درکم میکنی عزیزم  چون وقتی بعد ی مدت منو میبینی خودتو میچسبونی بهم و از تو بقلم تکون نمیخوری و همش خودتو برام لوس میکنی فدات بشم منم ک از خدامه............ تازه کلیم به خاله تو حمل تابلو ها کمک کردی ... فقط وقتی میخاستم از کارام عکس بندازم تو همه عکسا ی ...
23 شهريور 1393

و اما امروز...

سلام خاله ! امروز شما اومدی خونمون ولی من خونه نیستم  طبق معمول... اما خوب شما صبج زود اومدی و قبل اینکه بیام از خونه بیرون دیدمت عشقم.... وقتی اومدی من  خواب بودم ....مث همیشه اومدی بیدارم کردی..... رفتیم ک صبحانه بخوریم..... نشستی کنار بابایی که بهت چای بده مامانت ی لقمه عسل گرفته میگی :نع عسل نمیخورم آوالو میخورم(یعنی آلبالو میخورم) بعد مامانی مربای آلبالویی ک خودش درست کرده رو آورد داد به بابایی ک درشو باز ککنه میگی:بابایی بده محمد امین باز میکنه...الهی قربونت برم....... دوباره دو تا لقمه ک خوردی میگی :مامان محمد امین پنیر میخوره .................. بعد هم هی ب من میگی آله پنیر بخور، چایی بخور، نان بخ...
22 مرداد 1393

دومین خواهر زاده

سلام عشق خاله  ! این روزا اینقدر شیطون شدی و شیطونی میکنی که کمتر باهام تلفنی صحبت میکنی خونمونم ک میای من تا بعد از ظهر نیستم یعد از ظهرم که میام یا خابی یا پارکی اما اگ خونه باشی و بیدار و سرحال کلی باهم بازی میکنیم . تازه من باید هرسری هم برات بستنی سوتی بخرم وگرنه خونه رام نمیدی ........ تازگیا دارم باهات زبان انگلیسی کار میکنم ی چیزایی یاد گرفتی و میگی: هلو سلام هاواری یو خوبی؟؟؟؟ آی لاو یو ی دنیا دوست واتس آپ هم میگی ولی ی جوری ک فقط خودت متوجه میشی .... جالبیش اینجاست ک هر دوتا شو هم باهم میگی یعنی خودت میگی خودتم ترجمه میکنی قربونت برم رفتی عکساتو از آتلیه گفتی بعد زنگ زدی بهم و میگی:آل...
21 مرداد 1393

این روزها....

سلام عشق خاله! ببخشید دوباره سرم شلوغ شده ولی وب شما رو ک نمیشه فراموش کرد ، بعدا ک بزرگ شی میخوای همرو بخونی .... قربونت برم قالب وبتو عوض کردم مث این نی نی های بالای وبت عاشق لب تابی..... به تبلت میگی تپهه بعضی وقتا هم میگی لپه  .... با پو ی خاله بازی میکنی بهش غذا میدی بعد ک گشنش میشه چشاش میزنه بیرون میگی آله نی نی غذا بخوره؟؟؟؟؟؟ بعد همش دوست داری از صفحه بازی بری بیرون و  رو صفحه عکس خودتو ببینی و کلی ذوق کنی.... عاشق جوجه کبابی و میگی جوجه دباب ای جونم ... خاله  مث خودت ی دوووووووووووووووونیا دوست دارم.  
5 مرداد 1393

نمایشگاه قرآن

سلام عزیزم! پنج شنبه رفتیم نمیایشگاه قرآن ...... عکساشو بعدا میذارم... قبل از اینکه راه بیفتی مامانت میگفت کیفتو برداشته بودی و هی ب ساعت نگاه میکردی و میگفتی مامان بریم دیر شد....... بعد ک رسیدیم هی میگفتی مامان زوده............. به باباتم میگفتی بابا رسیدیم نرو.......... وقتی گذاشتیمت تو کالسکه کلی غر زدی ک میخوای خودت راه بیای ..باباتم از کالسکه اوردتت بیرون .. بعد گیر دادی ک باید خودت کالسکتو بیاری ......... اصن ی وضعی خاله ... با دستای کوچولوت کالسکتو هل میدادی ........... ملت کلی شاد شدن همه میگفتن نگاه کن داره خودش کالسکشو راه میبره.......... بعدم خسته ک میشدی میگفتی آله بقل.......... منم بقلت میکرد...
21 تير 1393

لادن طلایی

سلام خاله ! تازگیا یاد گرفتی عین تبلیغ لادن طلایی میگی:مامان  دوستت دارم........... تازه، آله دوستت دارم هم میگیا قربونت برم پشت تلفن بهم میگی :عسل منی.......... عاشق این مبلی میری روشو بعد میگی باااااالا آله بپرم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ فدای آله گفتنت بشم من   چند هفته ایه ک کچل کردی ........ میگی: کچل....... بعد میری جلو آیینه و میگی:محمد امین کو؟؟؟؟؟؟؟ ...
18 تير 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به محمد امین می باشد